خیر و شر کرونا برای هنر
تارا نظمعلیزاده، نقاش و مدرس رشته نقاشی بر این باور است که کرونا، بحران مالی شدیدی را برای هنر ایجاد کرده، اما تا اینجا باعث ایجاد خلاقیت در آموزش، خلق اثر و اقتصاد هنر هم شده و هنرمندان میتوانند از این روزنهها راه را به سوی افقهای تازه باز کنند.
این هنرمند نقاش در یادداشتی به موضوع تاثیر شیوع ویروس کرونا بر اقتصاد هنر و تحولات مثبتی که در پیش داشته، پرداخته است.
متن یادداشت تارا نظمعلیزاده که در اختیار ایسنا قرار گرفته، به شرح زیر است:
«در خبرها آمده بود موزه متروپولیتن تعدادی از کارمندهایش از جمله ۸۱ کارمند را که مستقیما با مخاطبها در ارتباط بودند، اخراج کرده است. این روزها از این جنس خبرهای ناخوشایند کم نیستند و با پیشبینی کارشناسان اقتصاد هنر، با یک رکود اقتصادی در فروش آثار هنری و یا حتی روند مجموعهداری در جهان روبهرو خواهیم شد.
در ایران نیز مانند بسیاری از نقاط جهان، عرصه هنر در ماههای اخیر با چالشهای زیادی روبهرو شده است. سالهاست نمایشگاههای پررونقی در آخر سال برگزار میشود که با استقبال گالریدارهای حرفهای هم همراه بوده و هنرمندان نیز به شرکت در آن تمایل داشتند. این نمایشگاهها محفل مناسبی برای فروش آثار هنری و به چرخش درآوردن چرخهای اقتصاد هنر بود؛ اسفندماه هر سال افتتاحیه این نمایشگاهها بود که امسال این افتتاحیهها با اعلام حضور بیماری کووید ۱۹ در ایران همزمان شد. توقف این نمایشگاهها اولین ضربه به اقتصاد هنر بود و من از نزدیک شاهد بودم که هنرمندان بسیاری در پی این وضعیت، با مشکلات مالی مواجه شدند.
اما من نقاش و مدرس هنر هستم و اقتصاد هنر را به کارشناسانش وا میگذارم و از زاویه حرفه خودم به این ماجرا نگاه میکنم. هنرمندان همواره در سختترین شرایط و تاریکترین روزها به دنبال باز کردن روزنههای جدید و برافروختن روشناییها هستند.
در میان تیرگیهایی که ویروس کرونا خلق کرده است، میتوان به نکات مثبتی از این دوران قرنطینگی هم اشاره کرد. این قرنطینگی نوعی فراغت زمانی برای هنرمندان ایجاد کرده تا به خلق آثار جدید و به نتیجه رساندن پروژههای نیمهکارهشان بپردازند.
از سوی دیگر این جریان شروعی شده برای تولید آثاری با محوریت ویروس کرونا و شروع خوبی هم بوده است. شروعی که یادآور دوران شیوع طاعون است که از آن به عنوان مرگ سیاه یاد میشد، اما هنرمندان در آن شرایط سخت آثاری مرتبط با طاعون خلق کردند از جمله آثاری که در ونیز ایتالیا خلق شد. این روزها نیز در زمینه خلق آثار هم فرصت ویژهای برای تفکر، ایدهپردازی و خلق پیش آمده است. در فضایی که نگرانی سلامتی اطرافیان وجود دارد و هنرمندان گاهی صحبت از ترسهای پنهانی میکردند، اما با تکیه بر ابزار و ایدههایشان، خلقهای خیلی کنشداری انجام دادند.
از سوی دیگر موزهها و گالریهای جهان در حال خلق فرصتهای جدید برای مخاطبانشان هستند؛ فرصتهایی که با استفاده از ظرفیت فضای مجازی خلق شده است. بازدید مجازی از موزهها و گالریهای مطرح جهان رونق گرفته است و به نظر میرسد فناوری به طور جدی وارد عرصه کار هنری شده است، گالریدارها از لایوهای اینستاگرامی و فضاهای آنلاین برای فروش آثار استفاده میکنند. با درایت گالریدارها که گاه فروشهای آنلاین با حداقل قیمتها را آغاز کردند یک حرکت مالی هم آغاز شده است که میتواند به تدریج فشارها را کمتر و کمرنگتر کند.
در زمینه آموزش هم بحثهای جدی و تخصصی به صورت آنلاین ایجاد شده است، برخی هنرمندان در یک حرکت جالب بررسی و روند تولید آثارشان را در فضای مجازی به اشتراک گذاشتند. هرچند قبلا هم این فضا وجود داشت، اما هیچگاه با این شدت و حجم نبود.
حقیقت این است که بسیاری از ما هنرمندان فکر نمیکردیم فضای مجازی بتواند تا این حد موثر باشد. اما این روزها با اپلیکیشنهای متفاوت کلاسها و کارگاههای متنوعی برگزار کردیم. خلاقیتهایی در بحث آموزشی کارگاهی در فضای مجازی دیده شد که اکثر هنرجوها و دانشجوها از این کارگاهها رضایت دارند؛ البته در کارگاهها حضور فیزیکی خیلی مهم است، اما با به کارگیری خلاقیتها حس خیلی جدا و کَندهشدهای به شرکتکنندگان در کارگاههای آنلاین دست نداده است.
بسیاری از هنرمندانی که قبلا در فضای مجازی منفعل بودند، حالا بسیار فعالانه در این فضا حضور یافتهاند. این اتفاق یک جریان سیال و روان را بین هنرمندان و مردم ایجاد میکند. گویا در فضای مجازی امکان گفتوگوها بیشتر شده و اگر پیشتر میان برخی هنرمندان و گالریدارها نوعی گارد وجود داشت، اکنون با فضای مجازی این فاصله کمتر شده است و هنرمندان تهرانی و شهرهای دیگر کشور هم فرصت ارتباط بیشتری با هم پیدا کردهاند و حتی هنرمندانی که از ایران مهاجرت کرده بودند اکنون با هنرمندان داخلی ارتباط بیشتری دارند.
کلام آخر اینکه این ویروس کرونا، بحران مالی شدیدی را برای هنر ایجاد کرده اما تا اینجا باعث ایجاد خلاقیت در آموزش، خلق اثر و بیزینسِ آرت هم شده و هنرمندان میتوانند از این روزنهها راه را به سوی افقهای تازه باز کنند.»
کرونا، بازار کسب و کارهای هنری را متحول خواهد کرد؟
گروه هنری بات: در ماههای اخیر، بیماری کرونا، تاثیری فراوان بر مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دنیا گذاشته است. محدودیت حضور اجتماعی در عرصههای مختلف سبب شده تا امکان تعامل بسیاری از هنرها همچون تئاتر، سینما، موسیقی، گالریداری و… که ماهیتشان با نفسِ مخاطب گره خورده است، به مخاطره بیفتد و عملا امکانی برای فعالیت و عرضه این محصولات در مکانهای همیشگی نباشد.البته با این اتفاق، درهای تازهای در فضای مجازی به روی مخاطبان این آثار گشوده شده و حالا علاقهمندان به هنر، شکل تازهای از مواجهه با محصولات مورد علاقه خود را تجربه میکنند.
آسیبهای اقتصادی وارد شده به حوزه فرهنگ و هنر از همان روزهای شیوع بیماری کرونا مورد توجه واقع شد و مسوولان نیز تلاش کردند تا با طراحی برنامههایی جهت توزیع یارانه در میان صنوف آسیب دیده، بخشی از مشکلات دستاندرکاران حوزه فرهنگ و هنر را حل کنند. طرحهای اجرا شده در این حوزه مانند اغلب برنامههای فرهنگی ـ هنری، محدود به چهارچوبهای داخلی بود. مشخصا اکران آنلاین چند فیلم با پیشنهاد سازندگانش در دستور کار قرار گرفت و حمایت محدودی هم از سوی مسوولان وزارت ارشاد از این اکران صورت گرفت.
برگزاری رویدادهایی برای فروش و تخفیف نیز از دیگر برنامههایی است که مثلا در حوزه کتاب در دستور کار قرار گرفته اما حلقه مفقوده در این میان، اجرای برنامههایی است که بتواند زمینه تعامل هنرمندان ما با دنیا را تقویت کند. در رخدادهایی از جنس جنگ، رکود اقتصادی و فراگیری بیماریهایی که جهان را درگیر خود میکند، معمولا نزدیکی بیشتری میان مردم دنیا شکل میگیرد و همین مسئله، فرصت خوبی برای تعامل جهانی پدید میآورد و شکی نیست که در صف مقدم این تعامل، هنرمندان میتوانند حضوری برجسته و مفید داشته باشند.
این روزها بخش عمدهای از برنامههایی که پیش از این، زمینهساز تعامل ایران و جهان بود، تعطیل شده است. جشنواره جهانی فیلم فجر و نمایشگاه کتاب، دو نمونه از این رویدادها است اما آیا تدابیری اندیشیده شده است که با تعطیلی این رویدادها، درگاههای تعاملِ بخشهای مذکور با دنیا و یا حداقل با کشورهای همسایه و همسو در مباحث فرهنگی تداوم یابد؟ مسوولان فرهنگی، کارشناسان و صاحبنظران حوزه هنر، تشکلها و انجمنها و… چه تدارکی در حوزههای خاصی مانند تجسمی دیدهاند؟ حوزههایی که نوع تعامل مخاطب در آنها با حوزه هنرهای نمایشی و یا کتاب تفاوت دارد؟ مثلا آیا قرار است کرونا باعث تعطیلی و رکود رخدادهایی مانند گالریداری و فروش آثار هنری در حوزه تجسمی شود یا اینکه شرایط جدید میتواند جرقهای در ذهنهای خلاق ایجاد کند و منجر به اجرای طرحهای بدیع شود؟ آیا سینمای ایران در حوزه نمایش و عرضه محصولات خود، صرفا محدود به چند VOD داخلی خواهد شد یا اینکه سینمایی که داعیه جهانی شدن داشته و در سالهای اخیر از نظر تکنیکی، فضاهای جدیدی را تجربه کرده است، میتواند در این ایام خاص، در محدوده شبکههای پخش آنلاین آثار دنیا هم حرفی برای گفتن داشته باشد؟
به نظر میرسد در شرایط امروز کشور، در کنار یافتن راهکارهایی برای جبران ضرر و زیان صاحبان کسب و کارهای هنری، تامل درخصوص این موضوعات نیز میتواند مفید و برای آینده هنر کاربردی باشد.